یک مصاحبه خفـن و خوانـدنی با \سبـد کالای دولت\
این روزها همهجا صحبت از سبد است. کدام سبد؟ خوب معلوم است دیگر! "سبد کالای دولت" که قرار است به بعضیها برسد و به بعضیها نرسد. همان سبدی که قرار است پدر تورم را بیاورد جلوی چشمش تا به کوری چشم هر چی حسود مزاحم است، مشکلات اقتصادی رفع شود. به همین مناسبت تصمیم گرفتیم تا با "سبد کالای دولت" یک مصاحبه اختصاصی ترتیب دهیم. این شما و این هم یک مصاحبه آنچنانی:
"خاندایی":
به به! آفرین به این هیبت! این "سبد کالا" که میگن شما هستین؟
"سبد کالای دولت":
اولاً اون چشمای شورتو درویش کن! دوماً هم آره خودش هستم! فرمایش؟
"خاندایی":
البته بنده در اون حد و حدود نیستم تا فرمایشی داشتم بشم خدمت شما ولی یه عرضی داشتم!
"سبد کالای دولت":
خب بوگو!
"خاندایی":
جسارتاً شما کی تشریف میارین منزل ما؟
"سبد کالای دولت":
هر موقع که عقشمون! بکشه میایم.
"خاندایی":
عقشتون؟ مگه چند نفری هستین؟
"سبد کالای دولت":
منم و گونی برنج خارجکیه و یکی دو تا مرغ و تخم مرغ با یکی دو تا هم روغن... اها راستی چند تا تیکه پنیر بستهبندی هم هست.
"خاندایی":
به به! خدا خیرتون بده! یعنی قراره ما یه دلی از عزا در بیاریم؟
"سبد کالای دولت":
شوما امیدت رو از دست نده هیچ وخت! تدبیر اینه که مشکلتون حل بشه جون شما!
از این 100 روز به اون 100 روز هم فرجه! اومید داشته باش!
"خاندایی":
بله خب البته ولی فقط میترسم یه مشکلی پیش بیاد؟
"سبد کالای دولت":
موشکل؟ چه موشکلی؟
"خاندایی":
آخه قدیما که تازه میخواستن یارانه بریزن تو حسابمون، معلوم شد که این کار اسمش "گداپروری" هست؛
حالا من موندم اسم این قضیه اهدای سبد کالا چیه؟
"سبد کالای دولت":
پولدارپروری!
"خاندایی":
جدی میگی؟
"سبد کالای دولت":
آخه نفله! تو اندازه اینی که من باهات شوخی کنم؟ حالیت هست داری با کی حرف میزنی؟
به من میگن "سبد کالای دولت" نه برگ لبو! من مثه اون "یارانهنقدی" نیستم که لیلی بذارم به لالای امثال تو! حالیته؟
"خاندایی":
بله خب الان دیگه حالیم شد! البته شما هم به اعصابتون مسلط باشین
چون ممکنه حرص بخورین و لاغر بشین قبل از رسیدن به خونه ما!
"سبد کالای دولت":
خب مثه آدمیزاد حرف بزن تا منم جوش نیارم!
"خاندایی":
بله بله! حق با شماست. خیلی خیلی عذر میخوام! شما خودت رو ناراحت نکن!
فقط یه سوال دیگه داشتم. شنیدم قراره نری خونه از ما بهترون؟ چرا؟
"سبد کالای دولت":
آخه نفله!
"خاندایی":
جان دلم؟!
"سبد کالای دولت":
من با این برنج خارجی زبون نفهم که عطر و بو نداره، با این مرغ یخ زده و تخم مرغ اون مدلی و روغن اونجوری، پاشم برم خونه از شما بهترون بگم چی؟ طرف یه برنج میخره کیلو چقدر تومن که بوش تا شیش تا خونه اونطرفترهم میره، جای مرغ یخزده هم بوقلمون میخره با شترمرغ، میزنه به بدن، بعد من برم اونجا تو فریزر خونشون بگم چی؟ هان؟ حال فکرکن تو همچین فریزری بخوای پنیر بستهبندی هم ببری. اون هم جایی که پنیر لیقوان هست! باز سوال اون مدلی پرسیدی؟ بزنم تو ملاجت؟ آخه آدم ناحسابی...؟
ادامه فایل صوتی مصاحبه به دلیل وجود بعضی کلمات بالای 18سال
و صحنههای کتک خوردن "خاندایی"، ترجیحاً پیاده و تقدیم حضور شما دوستان نمیشود