سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همنشین

تلخی که شیرین شد

 تنها بازمانده یک کشتی شکسته به جزیره کوچک خالی از سکنه افتاد.

 او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد واگر چه روزها افق را

 به دنبال یاری رسانی از نظر میگذراند اما کسی نمی امد.سرانجام خسته

 و از پا افتاده موفق شد از تخته پاره ها کلبه ای بسازد تا خود را از عوامل

 زیانبار محافظت کند و داراییهای اندکش را در انجا نگهدارد.اما روزی

 که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود به هنگام برگشتن دید که کلبه اش

بقیه در ادامه مطلب...

ادامه مطلب...


.html .html