سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همنشین

یه دختر تنها

یه دختر تنها

دلتنگم..

دلتنگ ان "میم"

که می امد اخر نامم

ومرا میکرد مال تو......

 کنار من که قدم می زنی هوا خوب است

پر از پریدن ام و جای زخم ها خوب است

قدم بزن پرم از حس  " در کنار همیم  "

قدم بزن پرم از حس اینکه "ما ماییم"

.........................................

http://ups.night-skin.com/up-91-06/12-3[1].jpg

من تو را دوست دارم...

چونکه محکومم به درک فلسفه حیات..

چونکه زندگی مرا رها نمی کند و من ناگزیر به ادامه آنم...

من تو را دوست دارم.. چونکه می خواهم با باران ببارم ؛ با باد آه بکشم

رنج جوانه زدن را بچشم تا شاید بهار را دریابم..

من تو را دوست دارم همچون بوسه آفتاب بر پیشانی کوهستان..

همچون نوازش پیکر برهنه نارونها توسط باد


بگذار توی همین یک جمله

دوباره عاشق هم باشیم

من نامت را صدا می زنم

وتو بگو

"جانم"

........

دلم باران میخواهد

فقط باران...

با یه بغض به اندازه ی تمام دلتنگی هام

انگاه من بنشینم

تو بنشینی

وباهم قطرات باران را بشماریم

یک....دو....سه.....

واصلا یادمان برود همه ی اینها خیال است..

من.....تو.......باران.................

................................

یادم باشد وقتی امدی راز بزرگی را به تو بگوییم

اینکه در نبودنت

اسمان ابی نیست

............

تو انجا..

من اینجا..

همه راست میگفتند...

تو کجا ومن کجا......

...................


.html .html