من «زن» شدم! نه براي در حسرت ماندن يک بوسه، براي خلق بوسه اي از جنس آرامش… من زن نشدم که همخواب آدم هاي بي خواب شوم، زن شدم که براي خواب کسي رويا شوم… من زن نشدم که در تنهايي ام حسرت آغوشي عاشقانه را داشته باشم، زن شدم تا … آغوشي براي تنهايي عشق و محرمم باشم!
قدر زن بودنم را “عجيب و بسيار” مي دانم.