دلتنگی
به سلامتی
به سلامتی درخت، نه به خاطر میوهاش، به خاطر سایهاش
به سلامتی کرم خاکی، نه به خاطر کرمش، به خاطر خاکی بودنش.
به سلامتی دیوار، که هر مرد و نامردی بهش تکیه میکنه
هر چه باشی دوست دارم...
من این شب زنده داری را دوست دارم...
من این پریشانی را دوست دارم...
بغض آسمان دلتنگی را دوست دارم....
لمس عشق
از تو به تو رسیدم ، شدم قلبی و برایت تپیدم ...
تا از تپشهای من ، مال تو باشم...
همیشه و همه جا جزئی از وجود تو باشم…
معنای عشق دوم
معنای دوم عشق
روزی یکی از خانه های دهکده آتش گرفته بود. زن جوانی همراه شوهر و دو فرزندش در آتش گرفتار شده بودند.
فاصله
چه خوش خیال است
فاصله را می گویم
به خیالش تو را از من دور کرده
سکانس عاشقی
بیا نقش بازی کنیم من در آغوش تو
طلب بوسه میکنم تو هم بی هوا
در من هیچ شو
بگذار یک سکانس
باهم بودن را اجرا کنیم