سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همنشین

دانلود رمان نقطه تسلیم اثر شهره وکیلی

دانلود رمان نقطه تسلیم اثر شهره وکیلی

دانلود رمان نقطه تسلیم اثر شهره وکیلی
بخشی از این رمان :
ساعت ده صبح یک روز سرد بهمن ماه، درحالی که برف شب قبل همه جا را سفیدپوش کرده بود، کارگرها اثاثه دو کامیون را که به سختی وارد کوچه شده بودند، به داخل ساختمان می بردند. قطر برف بیش از سی سانتیمتر بود و به آن کوچه باغ، منظره ای دلفریب داده بود.
پرتو مواظب کارگرها بود که اثاثه را به در و دیوار نزنند. راهنمایی شان می کرد لوازم سنگین، مثل یخچال و ماشین رختشویی و ... را در جاهایی که از پیش تعیید کرده بود، بگذارند. قسمتی از اثاثه هم به طبقه بالا می رفت. برادرهایش بیژن و ایرج در کوچه ایستاده بودند و بر کارها نظارت می کردند. پسر بیست ساله اش علاء هم ر طبقه بالا منتظر آن قسمت از اثاثه بود که برای آنجا در نظر گرفته بود.
ساعتی بعد وقتی کارگرها کارشان تمام شد، برادر بزرگتر پرتو، با آنها تصفیه حساب کرد و کامیونها رفتند. سپس با ایرج به داخل خانه آمدند. کوهی از اثاثه درهم و برهم در هه جای خانه دیده می شد. ییژن گفت:
- خب، پرتو جان از کجا شروع کنیم؟
پرتو با قاطعیت جواب داد:
دانلود کتاب در ادامه مطلب...

ادامه مطلب...


.html .html